نار در نگرشهای گوناگون اساطیری و روایی کهن، نماد زایش و باروری است. گفته میشود که نخستین بار بذر این درخت در خاورمیانه کشف شد و سپس از آنجا به چین، آفریقا و مدیترانه برده شد و در حرکت از خاورمیانه به اسپانیا، مبنای نام شهر گرانادا (la Granada) شد و در نهضتهای مرتبط با این شهر، خود به نمادی از جامعه بومی تبدیل شد. انار یکی از قدیمیترین نمادهای هنری به شمار میآید که در آثار هنری که مردم خلق میکردند، جایگاهی ویژه داشته است. ظروف چینی، دست بافتههای ترکی، رواندازهای نروژی و قلاب دوزیهای مکزیکی همگی این نماد را به نمایش مینهند. با این حال در اساطیر سایر ملل به شکل شگفتآوری، معنای نمادین انار یعنی باروری و زایش با آنچه در فرهنگ ایرانی دیده میشود، یکی است. یکی از قدیمیترین این اسطورهها، داستان دمتر و پرسفونه است. پرسفونه که گرفتار جهان زیرین شده است، در سرزمین هادس، خدای جهان زیرین در اساطیر یونان، به امری ممنوع دست میزند و آن خوردن دانههای انار است. پادافره او به دلیل شکستن این تابو، ماندن در جهان زیرین است. دمتر مادر پرسفونه که الهه کشاورزی و زمین است، در اندوه دوری از دختر خویش، مانع از رشد گیاهان میشود و به این ترتیب، قرار بر این میرود که تنها زمانی که پرسفونه برای نیمی از سال، به روی زمین باز میگردد، گیاهان و درختان اجازه رشد و نمو داشته باشند. در این اسطوره یونانی به روشنی ارتباط عمیقی میان زایش و باروری طبیعت و انار دیده میشود. اما در اسطورهای دیگر از یونان دوباره این مضمون تکرار میشود. از خون دیونیزیس که حاصل پیوند زئوس و زیمس، زنی زمینی از منطقه تبس در جغرافیای اساطیری یونان است، درخت انار رشد میکند. این در حالی است که این موجود نیمه الهی اسطورههای یونان، سرشتی گیاهی داشته و آیینهای آن با زنان مرتبط است. به هر حال انار در اساطیر یونانی که قدیمیترین تمدن غربی به شمار میآید، نماد زایش و باروری و فراوانی است. چارلز آلفرد اسپید ویلیامز در مطالعات متقدم خود از جایگاه انار در فرهنگ چینی سخن میگوید و این نماد را در فرهنگ چینی چون فرهنگ یونانی دارای تاثیری عمیق میشمرد. آنان وینتر بائوتم (٢٠١۵) رد پای انار را در سرامیکهای چینی قدیمی دوره هان پیدا میکند و نشان میدهد که نماد انار در این ظروف، با باروری و زنانگی ارتباط دارد و اشیایی با نماد انار